ارسطوارسطو، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

پسر من ارسطو

ارسطو پسری صبور و مغرور

1390/2/14 15:45
نویسنده : مهناز
577 بازدید
اشتراک گذاری

از اونجایی که ما دوهفته رفتیم سفر حج و گل پسری رو با خودمون نبردیم این عشق مامان هیچی نگفته بود که یه وقت دلش نگیره حتی اگه یجایی یه خاطره براش تکرار میشده اسم ما رو تا میخواسته بیاره حرفشو میخورده

 

تا اینکه روز اخر دیگه انگار کلافه شده بوده به مامانا میگه من دیگه بچه ی خوبی میشم میزارم بابام اخبار گوش بده خودم تنهایی میرم اتاقم میخوابم  و فقط یدونه قصه برام بگن اما دیگه بیان چرا قهر کردن رفتن مکه!

خدا رو شکر ما هم همون شب رسیدیم اما الان از عواقب دوری حسابی لوس شده و یه لحظه هم توی خونه تنها نمیشینه جایی و ثانیه ای ماها رو چک میکنه که کجائید؟

خیلی وابسته شده و دیگه بهمون اعتماد نداره ولی مامان باور کن خیلی خوب شد که نبردمت چون با شناختی که روی اخلاقت دارم اونجا حسابی اذیت میشدی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فهیمه
14 اردیبهشت 90 16:26
حجتان مقبــــــــــــول
سودی مامان پندار
3 شهریور 90 10:07
مهناز جونم تبریک میگم
ببخشید دیر شد من اصلا خبر نداشتم
حجتون قبول
ایشالا حج تمطع



ممنون ... سودی جون لطف دارید ایشاله قسمت خودتون هم بشه